فرهاد و هوشنگ

فرهاد و هوشنگ

فرهاد و هوشنگ

فرهاد و هوشنگ

فرهاد و هوشنگ

فرهاد و هوشنگ
فرهاد و هوشنگ
ثبت شده در ستاد ساماندهي وزارت فرهنگ و ارشاد
تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما
موضوعات
آرشیو
پشتيباني آنلاين
آمار
چت باکس
نویسندگان
جستجو
جدید ترین مطالب
امکانات جانبی
تبلیغات
فرهاد و هوشنگ

 

 

فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت.

هوشنگ فوراً به داخل استخر پرید و خود را در کف استخر به فرهاد رساند و او را از آب بیرون کشید.

وقتى دکتر آسایشگاه از این اقدام قهرمانانه هوشنگ آگاه شد، تصمیم گرفت که او را از آسایشگاه مرخص کند.

هوشنگ را صدا زد و به او گفت: من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم. خبر خوب این است که مى توانى از آسایشگاه بیرون بروى، زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار دیگر، قابلیت عقلانى خود را براى واکنش نشان دادن به بحرانها نشان دادى و من به این نتیجه رسیدم که این عمل تو نشانه وجود اراده و تصمیم در توست.

و اما خبر بد

این که بیمارى که تو از غرق شدن نجاتش دادى بلافاصله بعد از این که از استخر بیرون آمد خود را با کمر بند حولة حمامش دار زده است و متاسفانه وقتى که ما خبر شدیم او مرده بود.

هوشنگ که به دقت به صحبتهاى دکتر گوش مى کرد گفت: او خودش را دار نزد. من آویزونش کردم تا خشک بشه...

.....................

حالا من کى مى تونم برم خونه‌مون ؟ 




تعداد بازديد : 471
پنج شنبه 22 دی 1390 ساعت:
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
  • دسته بندی : طنز,,
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:

درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
تبادل لینک هوشمند
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
آخرین نظرات کاربران